هلدینگ مهاجرتی ویستا
رویایی که تعبیر نشد
بازخوانی گفت‌وگو با جواد گلپایگانی به بهانه درگذشت این بازیگر

رویایی که تعبیر نشد

صبا شادور_زنده‌یاد جواد گلپایگانی در میانه‌های پاییز سال ۹۴ در گفت‌وگویی مفصل از برنامه خود برای بازگشت به دنیای بازیگری خبر داده بود.

به گزارش پایگاه خبری تماشاگران امروز/به بهانه درگذشت مرحوم جواد گلپایگانی در سن ۷۲ سالگی، شاید بازخوانی و مرور گفت‌وگوی هفت سال پیش او خالی از لطف نباشد؛

در سال‌های دور سرگرمی مردم با چند شبکه محدود تلویزیون و با چند سریال می‌گذشت. "‌آینه عبرت" از جمله سریال‌هایی بود که بیننده‌های زیادی داشت.جواد گلپایگانی، "آتقی" معروف سریال "آینه عبرت" بعد از یک تصادف رانندگی، پشت میله‌های زندان رفت. او از سال ۸۰ تا ۹۳ پشت میله‌های زندان بود؛ روزهای سختی که خود این بازیگر هم نمی‌خواهد آن را یادآوری کند.

_سریال "آینه عبرت" نقطه اوج درخشش شما در عرصه بازیگری بود که بیننده‌های تلویزیون را با شما آشنا کرد. چرا در اوج باقی نماندید؟

در سریال "آینه عبرت" در سکانسی به من شلیک می‌شود، فردای آن روز تیتر بعضی روزنامه‌ها این بود که من مرده‌ام، اما بعد از این سریال ۱۴ سال به خاطر یک تصادف در زندان بودم و از محیط هنری دور ماندم. البته در همان سال‌ها هم پنج فیلم برای زندان و به سفارش زندان ساختم؛ فیلم‌هایی با موضوع مشکلات زندانیان که همانجا نمایش داده می‌شد. بندی در زندان مختص کسانی است که به خاطر اعتیاد درگیر مسئله طلاق هستند. من داستان آن‌ها را در ذهنم می‌نوشتم و مرور می‌کردم.

_از اینکه با نقش منفی، محبوب شده بودید، ناراحت نبودید؟

در دوره ریاست جمهوری آقای هاشمی رفسنجانی بنده مهمان مصاحبه‌ای بودم که عده‌ای از خبرنگاران خارجی آمده بودند و برایشان جالب بود که چطور یک نقش منفی بین مردم آن‌قدر محبوبیت دارد. ولی روزنامه‌ها آن زمان خیلی از سریال "آینه عبرت" بد می‌نوشتند.

_چرا "آینه عبرت ۲"را نمی‌سازید؟ آیا قصه "آینه عبرت" برای جامعه امروز ما کشش دارد؟

فکر می‌کنم مسئله اعتیاد هنوز موضوع مهمی است که مردم را می‌توان از آن آگاه کرد. خیلی از خانواده‌ها همچنان با مشکلات این چنینی روبه‌رو هستند.

_چه مشکلاتی در این سال‌ها برای شما پیش آمده است؟ چه ارگانی از شما حمایت کرد؟

در زندان خیلی به من فشار آمد. دو تا تصادف کردم. هیچ‌کس سراغی از من نگرفت. شرکت لیزینگی داشتم که کارش متوقف شد و خیلی بدهی برایم باقی ماند. بعد از زندان ده‌ها بار به خانه سینما رفتم، اما آن‌ها نه تنها کمک مالی نکردند، بلکه حتی حاضر نشدند با اینکه من عضو خانه سینما هستم، من را بیمه کنند. سه بار سکته کردم ولی نتوانستم هزینه‌هایم را بدهم. شرایط سختی برای درمان داشتم. حتی الان برای ساخت فیلم مجبور هستم در شرایط سخت بدهی‌هایم را پرداخت کنم.

_چرا با تمام مشکلات سینما و تلویزیون را رها نکردید؟

چون عاشق فیلم‌سازی و بازیگری هستم. من فیلم‌هایی ساختم که توقیف شد, اما باز هم ساختم. در دوره معاونت آقای مسعود شاهی خیلی سنگ‌اندازی‌ شد. بنیاد فارابی فیلم‌های من را با قیمت پایین می‌خواست و این من را به مشکل انداخت. برای ساخت فیلم "دخترک کنار مرداب" خود بنیاد فارابی من را دعوت کرد. فیلم "هامون" هم وام ‌داشت که آقای مهرجویی می‌خواست خودش بردارد و من تأکید داشتم وام برای هزینه‌های فیلم است و به همین دلیل همکاری نکردم. همین‌طور فیلم "از بلور خون" که کارگردان به دلیل مشکلاتی برای اکران دیر رساند و آن فیلم آن‌طور که باید نفروخت.

_چرا از شاخه سینما به تئاتر یا تلویزیون رفتید؟

برای من که بازیگرم فرقی نمی‌کند تئاتر یا سینما یا تلویزیون کار کنم. من پیش‌تر تئاتر کار می‌کردم ولی علاقه‌ام سینماست. چند پیشنهاد هم این اواخر داشتم.

_چه خواسته‌ای از خانه سینما یا ارگان‌های مربوط دارید؟

در گذشته آقای محمد هاشمی ترتیبی اتخاذ کردند که در تابلویی هزینه تمام سریال‌ها قید شود. آن زمان سریالی بود به نام "خواستگاری" یا "مهمانی" که ۱۵ میلیون بودجه از تلویزیون گرفته بود و "آینه عبرت" تنها با ۳۷ هزار تومان ساخته شد. چرا الان این بررسی‌ها و تفاوت‌ها صورت نمی‌گیرد. ما درخواست کمک مالی نداریم، ولی حداقل بیمه هنرمندان را بررسی کنند.

 

منبع: اختصاصی/
EXNOVIN
دیدگاه‌ها
در حال ثبت دیدگاه...

نظراتی كه به تعميق و گسترش بحث كمك كنند، پس از مدت كوتاهی در معرض ملاحظه و قضاوت ديگر بينندگان قرار مي گيرد. نظرات حاوی توهين، افترا، تهمت و نيش به ديگران منتشر نمی شود.